سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چشم ، نشستنگاه را چون رشته سر بند است چون خواب در چشم آید بند بسته بگشاید . [ و این از استعاره‏هاى شگفت است . گویى نشستنگاه را به آوند و چشم را به سر بند همانند فرموده و چون سربند بگشاید آنچه در آوند است برون آید ، و این سخن در گفته مشهورتر و ظاهرتر از سخنان پیامبر ( ص ) است و گروهى آن را از امیر مؤمنان علیه السّلام دانسته‏اند و از جمله گفته مبرد است در کتاب مقتضب در باب لفظ به حروف و ما در کتاب خود که مجازات آثار نبوى نام دارد از این استعاره سخن گفته‏ایم . ] [نهج البلاغه]

نقد رسانه

برنامه‏ریزى و ایجاد چشم‏انداز

این مأموریت و این اهداف کلان تا چه مدتى بناست تحقق پیدا کند؟ اعتقادم این است که باید برنامه‏ریزى کرد و چشم‏انداز درست کرد و آماده شد براى حرکتى که اهدافش اینهاست. این اهداف ممکن است در طول ده سال تحقق پیدا کند؛ هیچ مانعى ندارد. براى این کار، ده سال، زمان زیادى نیست؛ مثل چشم به‏هم‏زدنى مى‏گذرد. گاهى انسان در مدت ده سال، هشت سال یا پنج سال، تلاش و فعالیتِ لازم و برنامه‏ریزى شده را انجام نداده؛ بعد وقتى به اواخر دوره مى‏رسد، مى‏بیند دستش خالى است. اگر برنامه‏ریزى شود، انسان پیشرفت را به چشم خودش مشاهده مى‏کند؛ مثل رویش یک درخت.

من در این‏جا چند سرفصل مهم را عرض مى‏کنم تا مشخص شود نسبت رسانه با این موضوعات چیست. خوب است نسبت رسانه با این موضوعات مورد تأمل قرار گیرد. من اینها را مطرح مى‏کنم؛ شما رویش فکر و مطالعه و کار کنید:

1- صدا و سیما و اخلاق‏عمومى‏

هویت حقیقى جامعه، هویت اخلاقى آنهاست؛ یعنى در واقع سازه‏ى اصلى براى یک اجتماع، شاکله‏ى اخلاقى آن جامعه است و همه چیز بر محور آن شکل مى‏گیرد. ما باید به اخلاق خیلى اهمیت بدهیم. صدا و سیما در زمینه‏ى پرورش و گسترش و تفهیم و تبیین فضیلت‏هاى اخلاقى باید برنامه‏ریزى کند؛ یکى از اهداف صدا و سیما در همه‏ى برنامه‏ها باید این باشد.

اخلاق‏هاى رفتارى افراد جامعه؛ مثل انضباط اجتماعى، وجدان کارى، نظم و برنامه‏ریزى، ادب اجتماعى، توجه به خانواده، رعایت حق دیگران - این‏که دیگران حقى دارند و باید حق آنها رعایت شود، یکى از خلقیات و فضایل بسیار مهم است - کرامت انسان، احساس مسؤولیت، اعتماد به نفس ملى، شجاعت شخصى و شجاعت ملى، قناعت - یکى از مهمترین فضایل اخلاقى براى یک کشور قناعت است، و اگر امروز ما در برخى زمینه‏ها دچار مصیبت هستیم، به‏خاطر این است که این اخلاق حسنه‏ى مهم اسلامى را فراموش کرده‏ایم - امانت، درستکارى، حق‏طلبى، زیبایى‏طلبى - یکى از خلقیات خوب، زیبایى‏طلبى است؛ یعنى به دنبال زیبایى بودن، زندگى را زیبا کردن؛ هم ظاهر زندگى را و هم باطن زندگى را؛ محیط خانواده، محیط بیرون، محیط خیابان، محیط پارک و محیط شهر - نفى مصرف‏زدگى، عفت، احترام و ادب به والدین و به معلم.

اینها خلقیات و فضایل اخلاقى ماست. صدا و سیما خودش را متکفل گسترش این خلقیات بداند. شما در هر برنامه‏یى که مى‏سازید، در هر سریال تلویزیونى، در هر محاوره، در هر میزگرد، در هر گفتگوى تلفنى و در هر گزارش، متوجه باشید که این فضایل تقویت شود؛ این چیزها نقض و زیر پا انداخته نشود.

2- صدا و سیما و دین‏

راجع به دین مردم، صدا و سیما چه نقش و چه موضع و چه مسؤولیتى دارد؟ طبیعتاً از وظایف صدا و سیما، ارتقاء معرفت دینى و ایمان دینى است. معرفت و ایمان با هم تفاوت دارد. هم ایمان مردم باید تقویت شود، هم معرفت و شناخت آنها. باید توجه داشت ایمانى که مردم پیدا مى‏کنند، سست، عوامانه، سطحى و قشرى نباشد؛ بشدت از این پرهیز شود. اکتفا نشود به تغلیظ احساسات مردم و تشریفات افراطى. تأکید بر این چیزها به‏طور افراطى، اصلاً مفید نیست و به‏هیچ‏وجه تبلیغ دین محسوب نمى‏شود. این را پایه‏ى کار قرار دهید و حالا برگردید به برنامه‏هاى دینىِ صدا و سیما؛ ببینید چه کار باید بکنید و چه کار باید نکنید.

برنامه‏ى دینى باید نسبت به دین شبهه‏زُدا باشد، نه شبهه‏زا. من گاهى بعضى از بیانات دینى را از تلویزیون یا از رادیو گوش مى‏کنم و مى‏بینم شبهه ایجاد مى‏کند! حدیث سستى، حرف نامعقولى، مطلبى که در جمع مثلاً بیست نفرى یا پنجاه نفره‏ىِ یک عده مؤمنِ مخلص، گفتنش خوب است و ایمان آنها را زیاد مى‏کند، در سطح میلیونىِ مردم به زبان آوردن، جز این‏که ایمان عده‏یى را سست و در ذهنشان تردید ایجاد کند، هیچ فایده‏ى دیگرى ندارد. از این چیزها باید پرهیز کرد. بیان دینى و تبیین دینى باید شبهه‏زدا، روشن، قوى، هنرمندانه و متنوع باشد؛ شبهه‏زا و کلیشه‏یى نباشد. بیان دینى باید در همه‏ى سطوح، صحیح باشد. درست است که ما تبیین دینى را در سطح نخبگان، در سطح متوسط، در سطح پایین و در سطح کودکان داریم، اما همان چیزى که در سطح کودکان است، مطلقاً باید صحیح باشد. شما در کلاس اول به بچه یاد مى‏دهید دو بعلاوه‏ى دو، مى‏شود چهار؛ وقتى هم که بچه به منتهاالیه قله‏ى ریاضیات و دانش ریاضى مى‏رسد، باز هم دو بعلاوه‏ى دو، مى‏شود چهار؛ تغییر پیدا نمى‏کند. بنابراین آنچه در زمینه‏ى دین به کودک یا به انسانِ عامى تفهیم مى‏کنیم، مطلقاً نباید غلط باشد تا بعد در ارتقاء معرفت دینى ببیند آن حرف، نادرست بوده است؛ نه، باید درست گفت؛ منتها ساده. بنابراین، حرف دینى در همه‏ى سطوح باید صحیح باشد.

براى مراسم دینى، اعیاد و عزادارى‏ها برنامه‏ریزىِ هوشمندانه بشود. بعضى از برنامه‏هایى که اجرا مى‏شود، کاملاً ناهوشمندانه است. راجع به حضرت جواد چه صحبتى در تلویزیون یا رادیو مى‏کنید؟ راجع به امام جواد، امام هادى، امام عسکرى، امام رضا و دیگر ائمه مطالب خیلى خوبى نوشته شده است. بنده که عمرم را در این زمینه‏ها گذرانده‏ام، وقتى به این مطالب نگاه مى‏کنم، استفاده مى‏کنم و لذت مى‏برم؛ چرا از اینها استفاده نمى‏شود؟ نوشته‏هاى خوب، تحقیقات خوب و مطالب شیوا و ایمان‏آور در این زمینه‏ها فراوان است. گاهى انسان برنامه‏یى را مى‏بیند که شخصى با شدّ و مدّ و در قالب یک قطعه‏ى ادبى، فرضاً راجع به امام موسى‏بن‏جعفر حرف مى‏زند که هیچ معنا ندارد. این‏گونه برنامه‏ها نه ایمان کسى را زیاد مى‏کند، نه لذتى دارد و نه در آن، هنر نویسندگى - به معناى حقیقى کلمه - به‏کار رفته. چرا ما این برنامه‏ها را پخش مى‏کنیم؟ یک نفر با صداى نرم و ملایم و معصومانه - شماها متخصص این کارها هستید؛ هر صدایى براى هر برنامه‏یى مناسب نیست - به‏جاى صداى آن‏طورى، چند فضیلت ِ با سند درست و منطقى از امام موسى‏بن‏جعفر نقل کند و زندگى آن حضرت را شرح دهد؛ انسان گوش مى‏کند، لذت مى‏برد؛ معرفت و محبتش زیاد و دلش از شنیدن مناقب این بزرگواران روشن مى‏شود. اگر برنامه‏هاى دینى خوب ادا شود، فایده دارد؛ اما اگر بد ادا شود، خنثى نیست؛ نتیجه‏ى بد دارد؛ مثل داستان آن مؤذن بد صدا.

مولوى مى‏گوید: دختر یک مرد مسیحى بشدت عاشق اسلام و دلباخته‏ى معارف اسلامى شد و اسلام آورد. این مرد مسیحى خیلى ناراحت بود. در آن شهر، یک عده مسیحى بودند و یک عده مسلمان. آن شهر، هم مسجد داشت و هم کلیسا. یک روز این مسیحى پیش مؤذن آمد و بعد از این‏که خیلى به او احترام گذاشت، پول و هدیه هم به او داد و گفت از شما خیلى متشکرم. مؤذن تعجب کرد که او از چه تشکر مى‏کند. مرد مسیحى گفت تو من را نجات دادى؛ چون دختر من عاشق و علاقه‏مند به اسلام شده بود؛ اما یک روز وقتى صداى اذان تو را شنید، از اسلام زده شد و گفت اسلامِ این مؤذن را نمى‏خواهم!

ما اگر بد اذان بگوییم، عشاق اسلام را از اسلام مى‏رمانیم. ما باید خوب و خوش‏صدا اذان بگوییم. اذان ما همین معارفى است که مى‏گوییم؛ همین صدا و سیماى ماست.




عرفان ::: دوشنبه 87/3/27::: ساعت 5:39 عصر

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 1


بازدید دیروز: 0


کل بازدید :10430
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>آرشیو شده ها<<
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<